حد زنا (قرآن)در این مقاله، آیات مرتبط با حد زنا معرفی میشوند. و به مناسبت برخی از احکام فقهی مرتبط با آن نیز یادآوری میگردد. فهرست مندرجات۲ - فلسفه تشریح حدّ زنا ۳ - حد زناکار مطلقه ۴ - حدّ زن و مرد زناکار ۴.۱ - تساوی در حد ۵ - حد زناکار غیر محصنه ۵.۱ - حبس ۵.۱.۱ - نسخ حکم حبس ۵.۲ - تازیانه و تبعید ۶ - حد زناکار محصنه ۷ - حد کنیزان محصنه ۸ - شرط اجرای حد زنا ۹ - سقوط حدّ زنا ۹.۱ - توبه ۹.۲ - لعان ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - اقسام حد زناانواع حد زنا در کتب فقهی با استفاده از آیات و روایات و دیگر ادله معتبر بحث و بیان شده است که قبل از بیان آیات بهاجمال انواع حد زنا را از نظر میگذرانیم. امام خمینی در تحریرالوسیله در این باره مینویسد: حدّ زنا اقسامی دارد: اول: قتل است؛ که بر کسی واجب است که با صاحب محرمیّت نسبی مانند مادر و دختر و خواهر و شبه آنها زنا کرده است. [۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۵، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
اقوی الحاق زن پدر به محارم نسبی میباشد؛ پس بهواسطه زنای با او کشته میشود. و ذمّی اگر با زن مسلمانی زنا کند - با موافقت او باشد یا با اکراه او - کشته میشود، بر شرایط ذمّه باشد یا نه. و ظاهر آن است که این حکم در مطلق کفار جاری میباشد. [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۵، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
همچنین کسی که با زنی زنا نماید درحالیکه او را به آن اکراه نموده باشد کشته میشود. [۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۵، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
در مواضع گذشته، محصن بودن اعتبار ندارد، بلکه چه محصن باشد یا غیر محصن به قتل میرسد. و پیرمرد و جوان و مسلمان و کافر و حرّ و عبد، مساوی میباشند. [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۵، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
دوم: رجم تنها است؛ که بر شخص محصن که با زن بالغه و عاقلهای زنا نماید و بر زن محصنه که با مرد بالغ و عاقلی زنا نماید - درصورتیکه هر دو جوان باشند - واجب است. و در قول معروف فقها است که: در مرد و زن جوان بین جلد و رجم جمع شود، ولی اقرب، رجم تنها است. [۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۵، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، الثانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
اگر مرد بالغ و عاقل و محصن، با زن غیر بالغه یا با زن دیوانه زنا نماید، آیا فقط رجم دارد یا حدّ کمتر از رجم؟ دو وجه دارد، که ثبوت رجم بر او بعید نیست. و اگر مرد دیوانه با زن عاقل و بالغ زنا نماید درصورتیکه زن هم موافق باشد حدّ کامل - از رجم یا جلد - بر زن واجب است و بنابر اقوی، حدّی بر دیوانه نیست. [۶]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۶، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
سوم: جلد تنها است؛ و جلد بر مرد زانی که محصن نیست درصورتیکه مالک نشده باشد یعنی تزویج نکرده باشد و بر زن عاقل و بالغ درصورتیکه بچهای با او زنا کند؛ چه زن محصنه باشد یا نباشد و بر زنی که محصنه نیست درصورتیکه زنا کند، ثابت میباشد. [۷]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۶، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، الثالث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
چهارم: جلد و رجم با هم؛ و آن دو، حدّ پیرمرد و پیرزن میباشد درصورتیکه هر دو محصن باشند، پس اول جلد میشوند سپس رجم میگردند. [۸]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۶، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، الرابع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
پنجم: جلد و تغریب (تبعید) و جزّ است؛ و اینها حدّ بکر میباشند و او بنابر اقرب مردی است که ازدواج کرده ولی به زوجه، دخول ننموده است. [۹]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۶، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، الخامس، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۲ - فلسفه تشريح حدّ زناپيشگيرى از ارتكاب فحشا و عبرتگیری، فلسفه تشريح حدّ زنا و اجراى آن در ملأ عام: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛هر يك از زن و مرد زناكار راصد تازيانه بزنيد؛ و نبايد رأفت و محبّت كاذب نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد؛ و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند.» امر به حضور مردم براى عبرت گرفتن و پيشگيرى از اشاعه فحشا مىباشد. ۳ - حد زناکار مطلقهلزوم اجراى حدّ بر زن مطلقه، در صورت ارتكاب زنا: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ... لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ ...؛اى پيامبر! هر زمان خواستيد زنان را طلاق دهيد ... نه شما آنها را از خانههايشان بيرون كنيد و نه آنها در دوران عدّه بيرون روند، مگر آنكه كار زشت آشكارى انجام دهند....» از امام صادق علیهالسلام در مورد اين آيه سؤال شد، فرمودند: اگر زن مطلّقه مرتكب زنا شود. از خانه بيرون برده و بر او حدّ جارى مىشود. ۴ - حدّ زن و مرد زناكارصد ضربه شلاق با تازيانه، حدّ زن و مرد زناكار: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ ...؛هر يك از زن و مرد زناكار راصد تازيانه بزنيد....» ۴.۱ - تساوی در حدتساوى زن و مرد در حدّ زنا (صد تازيانه): «الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ ...؛هر يك از زن و مرد زناكار راصد تازيانه بزنيد....» ۵ - حد زناكار غير محصنهحدود زناکار غیر محصنه عبارت است از: ۵.۱ - حبسحبس از جمله حدود زناكار غير محصنه: «وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ ... وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما ...؛و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند ... و از ميان شما، آن مرد و زنى كه همسر ندارند، و مرتكب آن كار زشت مىشوند، آنها را با اجراى حد مجازات كنيد ....» بنا بر روايتى از امام صادق عليه السلام «آذوهما» به معناى حبس مىباشد. ۵.۱.۱ - نسخ حکم حبسنسخ و تبديل حكم حبس زن زناكار در خانه به حدّ (تازيانه): «وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ ... فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا؛و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شون... آن زنان را در خانهها ى خود نگاه داريد تا مرگشان فرارسد؛ يا اين كه خداوند، براى آنها راه نجاتى قرار دهد.» از امام صادق عليه السلام روايت شده كه «أو يجعل اللّه ...» نسخكننده ماقبل آيه است و «سبيل» به معناى حدّ است. ۵.۲ - تازیانه و تبعیدصد تازيانه و يك سال تبعید، حدّ زن زناكار غير محصنه: «وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ ... فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا؛و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند... آن زنان را در خانهها ى خود نگاه داريد تا مرگشان فرارسد؛ يا اين كه خداوند، براى آنها راه نجاتى قرار دهد.» از پیامبر صلیاللهعلیهوآله روايت شده كه مراد از «يجعل اللّه ...» اين است كه اگر زن باکره زنا كرد، مجازات او صد تازيانه و يك سال تبعيد است. ۶ - حد زناکار محصنهصد تازيانه و رجم، حدّ زن زناكار محصنه: «وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ ...فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا؛و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شون... آن زنان را در خانهها ى خود نگاه داريد تا مرگشان فرارسد؛ يا اين كه خداوند، براى آنها راه نجاتى قرار دهد.» از پيامبر صلىاللهعليهوآله روايت شده كه مراد از «يجعل اللّه ...» اين است كه اگر زن غيرباكره و محصنه باشد، مجازات او صد تازيانه و رجم است. ۷ - حد کنیزان محصنهحدّ زناى كنيزان محصنه، نصف حدّ زنان آزاد: «... فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ ... فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ...؛... مىتواند با زنان پاکدامن از بردگان با ايمانى كه در اختيار داريد ازدواج كند-... و در صورتى كه محصنه باشند و كسى آنها را مجبور به زنا نكرده باشد و مرتكب عمل منافى عفّت شوند، نصف مجازات زنان آزاد پاكدامن را خواهند داشت. ...» مراد از «فاحشه»، زنا مىباشد. ۸ - شرط اجرای حد زنالزوم حضور تعدادى از مؤمنان هنگام اجراى حدّ بر زناكار: «الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ ... وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛هر يك از زن و مرد زناكار راصد تازيانه بزنيد؛... و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند.» امام خمینی دراینرابطه مینویسد: «برای حاکم سزاوار است در وقتی که میخواهد اجرای حدّ نماید به مردم اعلان کند تا به جهت حضور حدّ اجتماع نمایند، بلکه سزاوار است که به آنها امر کند تا برای حضور حدّ خارج شوند؛ و احوط (وجوبی) حضور گروهی از مؤمنین - سه نفر یا بیشتر - است. و سزاوار است که سنگها کوچک باشند، بلکه احوط (استحبابی) است. و با آنچه که بر آن حجر (سنگ) صدق نکند، جایز نیست، مانند سنگریزه و با تختهسنگ که با یکی یا دو تا از آن کشته میشود جایز نیست. و احوط (استحبابی) آن است کسی که بر عهدهاش حدّ میباشد، بر او اقامه حدّ ننماید، مخصوصاً اگر گناه او مانند گناه آن شخص باشد. و اگر از آن گناه، بین خود و خدایش توبه نموده باشد، اقامه حدّ جایز است، اگرچه اقوی کراهت آن است مطلقاً. و در آن بین ثبوت زنا با اقرار یا بیّنه فرقی نیست.» [۲۸]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۹، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، المقام الثانی فی کیفیة ایقاعه، مسالة۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و «حد؛ چه رجم باشد یا جلد، بر زن حامله اقامه نمیشود - ولو اینکه حمل او از زنا باشد - تا اینکه وضع حمل نماید و از نفاس آن خارج گردد، درصورتیکه در جلد، ترس ضرر بر فرزند او باشد. و تا اینکه بچهاش را شیر دهد درصورتیکه او مرضعهای نداشته باشد - و لو اینکه جلد باشد - اگر ترس اضرار به شیر دادن او باشد. و اگر برای او سرپرستی پیدا شود، حدّ بر زن واجب است درصورتیکه خوفی بر فرزند نباشد.» [۲۹]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۷، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، مسالة۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
«حدّ بر مریض و مانند او مثل صاحب قروح و مستحاضه درصورتیکه رجم یا قتل باشد، واجب است، ولی هیچ یک از آنها جلد نمیشوند - به جهت خوف از سرایت - و انتظار خوب شدن آنها کشیده میشود، درصورتیکه قتل یا رجم واجب نباشد. و اگر توقع خوب شدن نباشد یا حاکم مصلحت بداند که تعجیل شود، آنها را بهوسیله یک دسته که مشتمل بر عدد است، از تازیانهها یا ترکه یا مانند اینها میزند. و رسیدن هر تازیانه یا هر ترکه به بدن او اعتبار ندارد، پس تاثیر آن به طور دستهجمعی و صدق مسمّای زدن به مجموعه ترکهها، کفایت میکند. و اگر قبل از زدن با یک دسته، خوب شود، مانند شخص سالم حدّ زده میشود. و اما اگر بعد از آن خوب شود، حدّ اعاده نمیشود. و حدّ حائض، تاخیر نمیافتد، ولی احوط (وجوبی) تاخیر حدّ زن نفساء است.» [۳۰]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۷، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
همچنین «حد، اگر جلد باشد در گرمای شدید و همچنین در سرمای شدید، اقامه نمیشود. پس اقامه آن در زمستان، در وسط روز و در تابستان در ساعت خنک آن فقط صورت میگیرد؛ به جهت خوف هلاکت یا ضرر بیشتر از آنچه که لازمه حدّ است. و در زمین دشمن حدّ اقامه نمیشود و همچنین در حرم بر کسی که به آن پناه برده است، لیکن در غذا و آشامیدنی بر او تنگ گرفته میشود تا خارج شود. ولی اگر موجب حدّ را در حرم ایجاد کرده باشد حدّ بر او در حرم اقامه میشود.» [۳۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۹۸، کتاب الحدود، الاول فی حد الزنا، القول فی الحد، الاول فی اقسامه، مسالة۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۹ - سقوط حدّ زناعوامل سقوط حدّ زنا عبارتند از: ۹.۱ - توبهسقوط حكم اذیت زناكار در صورت توبه و اصلاح: «وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ ... وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما ...؛و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند ... و از ميان شما، آن مرد و زنى كه همسر ندارند، و مرتكب آن كار زشت مىشوند، آنها را با اجراى حد مجازات كنيد و اگر توبه كنند، و خود را اصلاح نمايند، از آنها درگذريد زيرا خداوند، توبهپذير و مهربان است.» ۹.۲ - لعانبرداشته شدن حد زناى زن متهم شده به زنا از سوى شوهرش، با سوگند و لعان زن: «وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ ... وَ يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكاذِبِينَ وَ الْخامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْها إِنْ كانَ مِنَ الصَّادِقِينَ؛و كسانى كه زنان خود را به زنا متهم مىكنند ... آن زن نيز مىتواند كيفر زنا را از خود دور كند، به اين طريق كه چهار بار خدا را به شهادت طلبد كه آن مرد در اين نسبتى كه به او داده از دروغگویان است. و بار پنجم بگويد كه غضب خدا بر او باد اگر آن مرد از راستگويان باشد و در اين صورت مجازات از هر دو برداشته مىشود).» ۱۰ - پانویس۱۱ - منبع• مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۵، ص۴۰۳، برگرفته از مقاله «حد زنا». • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |